مدح و ولادت حضرت زینب سلام الله علیها
از آن روزی که این زیبنده زینب نام میگیرد فقط از چشمهایِ یک نفر الهام میگیرد محمّد نه، علی نه، فاطمه نه، مجتبی هم نه فقط پروانه در آغوشِ گُل آرام میگیرد گـلستانِ علی با او شمیمِ دیگری دارد شقایق دارد از چشمانِ لاله جام میگیرد علی میبوسد از پیشانیاش آیاتِ کوثر را علی در آیِنه« تکبیرة الاحرام » میگیرد روایت میکند « الجارُ ثُمَّ الدّار» را باران که چترِ مهربانی بر سرِ ایتام میگیرد دلِ خونِ حسن با خندهاش آرام خواهد شد کرامت از کنارِ نـامِ او اکرام میگیرد یقین دارم کلیدِ کربلا در دستهایِ اوست که در این راه زینب اختیارِ تام میگیرد نمازِ سرخِ عاشورا پس از هفتاد و دو رکعت فقط با سجدههایِ سبزِ او فرجام میگیرد گلی که خندههایش را ندیده دیدۀ خورشید حجاب از خارِ صحرا هم شباهنگام میگیرد اگر روضه بخواند خیزران هم اشک میریزد اگر زینب بخواهد معجزه انجام میگیرد شکوهش میکند خم قامتِ گلدستدهها را هم به زیرِ گامِ او ویرانه استحکام میگیرد چراغِ خطبههایش ظلمِ شب را کور خواهد کرد چنان که صبحِ صادق انتقام از شام میگیرد خبر در امتدادِ چشمهایش میرسد از راه میآید ننگ را از دامنِ اسلام میگیرد |